من طربم طرب منم زهره زند نوای من

عشق میان عاشقان شیوه کند برای من

ناز مرا به جان کشد بر رخ من نشان کشد

چرخ فلک حسد برد ز آنچ کند به جای من

پیر کنون ز دست شد سخت خراب و مست شد نیست

در آن صفت که او گوید نکته‌های من

باده تویی سبو منم آب تویی و جو منم

مست میان کو منم ساقی من سقای من